کد مطلب:7875
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:2
آيا فقها با توجه به مسائل بهداشتي و پزشكي حكم به نجاست يا پاكي چيزي مي دهند يا دلايل يا اسرار ديگري هم در اين مورد وجود دارد؟ بر چه اساسي حكم نجاست سگ صادر شده كه با هيچ آبي پاك نمي شود؟ فقها آب استنجا را با شرايطي پاك مي دانند، در حالي كه از نظر علمي كثيف است! چرا شرايط تطهير و نجاست آب قليل، كُر و جاري تفاوت زيادي دارند، ولي در اصل آب همه يكي هستند؟ آيا نجاست و پاكي، امري ظاهري است يا معنوي؟
فقها فتواها و نظرهاي فقهي خود را از منابع فقه كه عمدتاً قرآن و سنّت (قول فعل و تقرير معصوم) است، استنباط مي كنند. فقها مطابق شرع اسلام فتوا مي دهند. يكي از مسلّمات اسلامي اين است كه احكام شرع، تابع مصالح و مفاسد واقعي است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امري بود و نه نهي و نه حكم به نجاست و طهارت.(1) پس هر جا ديديم از طرف شارع مقدّس عملي واجب گرديده مي فهميم در آن عمل مصلحتي است كه به دست آوردن آن مصلحت لازم است، اگر چه از آن آگاهي نداشته باشيم.
اگر شارع از عملي نهي نمود و چيزي را نجس اعلام كرد، مي فهميم به خاطر مفسده و ضرري است كه از آن اجتناب لازم است. گرچه ممكن است ما به خاطر كمي اطلاعات علمي، به مفاسد و مصالح احكام پي نبريم، ولي بعدها بر اثر پيشرفت هاي علمي، بخشي از فلسفه احكام روشن شود، همان گونه كه سال ها پس از حكم به نجاست سگ، بعضي از علل آن كشف گرديده است و آن اين كه: در رودة سگ كٍرم كوچكي به طول چهار ميلي متر به نام تينيا ايكينوسكوس است.
وقتي از سگ مدفوع بيرون مي آيد، تخم هاي زيادي از اين كرم همراه مدفوع بيرون مي آيد و به اطراف مقعد سگ مي چسبد. سگ به وسيلة زبانش آن تخم ها را به قسمت هاي ديگر بدنش منتقل نموده و همه جا را آلوده مي كند. اگر يكي از اين تخم ها به معدة انسان وارد شود، مرض هاي گوناگوني توليد مي كند كه احياناً منجر به مرگ مي شود.(2)
اين يكي از عللي است كه اسلام سگ را نجس العين دانسته تا بدين وسيله مضرّات آن را از انسان دفع كند اما ممكن است، علت هاي ديگري از نظر بهداشتي و زيست شناسي و پزشكي وجود داشته باشد كه هنوز از آن آگاهي نداريم. مي تواند بعضي از علل حرمت ها و حليت ها، ظاهري (طبي و بهداشتي) باشد كه البته از همة آن ها آگاهي نداريم و ممكن است در آينده برخي از آن ها كشف شود. در عين حال، از جهت روحي و رواني نيز مأنوس بودن با سگ و حيوانات در روحية انسان تأثير منفي مي گذارد.
با توجه به علل واقعي (كه هم از جهت ظاهري مي تواند باشد و هم از جهت رواني و يا معنوي) آب نمي تواند نقشي در پاك كردن عين نجاست داشته باشد، چون آن آثار به وسيله آب قابل دفع نيست.
در مورد آب كر، غلبه آب بر نجاست مي تواند مورد نظر باشد، در حالي كه آب قليل نمي تواند اين غلبه را داشته باشد. اتصال به كُر مانند كر دانسته شده است.
در مورد پاك بودن آب استنجا بايد توجه داشت كه نجس نبودن غير از كثيف نبودن است. ممكن است چيزي نجس نباشد، ولي كثيف باشد.
شارع مقدّس به لحاظ مصالحي از جمله سهولت امر بر مردم، آب استنجا را با شرايطي پاك دانسته و الزام بر شستن ملاقي با آب استنجا را برداشته، ولي نفرموده است كه نبايد شسته شود. از اين رو اگر كسي بخواهد براي رعايت نظافت يا براي رعايت احتياط، ملاقي با آب استنجا را بشويد، نه تنها اشكالي ندارد، بلكه بهتر است. موارد بسيار ديگري نيز وجود دارند كه كثيف هستند، اما حكم به نجاست آن ها نشده، مثلاً لباس يا بدني كه به خاك يا گِل آلوده شده است؛ بنابراين ملاك احكام به طور كلّي وابسته به كثيف بودن و نبودن نيست.
پي نوشت ها:
1. مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج 20، ص 52.
2. مجله المنار، سال 6، ص 307.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.